عشق من
من دوست داشتن را بعد از تو فراموش کردم چه طور احساسی هست بعد از چشمانت چشمانم دیگر اجازه دیدن کسی را نمیدهد لبانم طرز چگونه خندیدن را فراموش کرده چشمانی که دریای تو بودند آنقدر از دوری ات گریستند که خشک شدند ای کاش میتوانستم دفتر زندگیم را بعد از تو همانند از بین رفتن این احساسم به اتمام برسانم و برای همیشه ببندم... نظرات شما عزیزان:
|
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |