عشق من
سه شنبه 17 اسفند 1398برچسب:, :: 12:14 قبل از ظهر ::  نويسنده : مهرداد       



یک شنبه 4 ارديبهشت 1390برچسب:, :: 5:50 قبل از ظهر ::  نويسنده : مهرداد       

وقتی کسی رو دوس داری،حاضری جون فداش کنی
حاضری دنیارو بدی،فقط یه بار نیگاش کنی
به خاطرش داد بزنی،به خاطرش دروغ بگی
رو همه چی خط بکشی،حتّی رو برگ زندگی
وقتی کسی تو قلبته،حاضری دنیا بد بشه
فقط اونی که عشقته،عاشقی رو بلد باشه

قید تموم دنیارو به خاطرِ اون می زنی
خیلی چیزارو می شکنی ، تا دل اونو نشکنی
حاضری که بگذری از دوستای امروز و قدیم
امّا صداشو بشنوی ، شب از میون دوتا سیم
حاضری قلب تو باشه ، پیش چشای اون گرو
فقط خدا نکرده اون ، یه وقت بهت نگه برو
حاضری هر چی دوس نداشت ، به خاطرش رها کنی
حسابتو حسابی از ، مردم شهر جدا کنی
حاضری حرف قانون و ، ساده بذاری زیر پات
به حرف اون گوش کنی و به حرف قلب باوفات
وقتی بشینه به دلت ، از همه دنیا می گذری
تولّد دوبارته ، اسمشو وقتی می بری
حاضری جونت و بدی ، یه خار توی دساش نره
حتی یه ذرّه گرد وخاک تو معبد چشاش نره
حاضری مسخرت کنن ، تمام آدمای شهر
امّا نبینی اون باهات ، کرده واسه یه لحظه قهر
حاضری هر جا که بری ، به خاطرش گریه کنی
بگی که محتاجشی و ، به شونه هاش تکیه کنی
حاضری که به خاطر ، خواستن اون دیوونه شی
رو دست مجنون بزنی ، با غصه هاهمخونه شی
حاضری مردم همشون ، تو رو با دست نشون بدن
دیوونه های دوره گرد ، واسه تو دس ت بدن
حاضری اعتبارتو ، به خاطرش خراب کنن
کار تو به کسی بدن ، جات اونو انتخاب کنن
حاضری که بگذری از ، شهرت و اسم و آبروت
مهم نباشه که کسی ، نخواد بشینه روبروت
وقتی کسی تو قلبته ، یه چیزقیمتی داری
دیگه به چشمت نمی یاد ، اگر که ثروتی داری
حاضری هر چی بشنوی ، حتی اگه سرزنشه
به خاطر اون کسی که ، خیلی برات با ارزشه
حاضری هر روز سر اون ، با آدما دعوا کنی
غرورتو بشکنی و باز خودتو رسوا کنی
حاضری که به خاطرش ، پاشی بری میدون جنگ
عاشق باشی اما بازم ، بگیری دستت یه تفنگ
حاضری هر کی جز اونو ، ساده فراموش بکنی

پشت سرت هر چی می گن ، چیزی نگی گوش بکنی

حاضری هر چی که داری ، بیان و از تو بگیرن
پرنده های شهرتون ، دونه به دونه بمیرن
وقتی کسی رو دوس داری ، صاحب کلّی ثروتی
نذار که از دستت بره ، این گنجِ خیلی قیمتی



سه شنبه 16 فروردين 1390برچسب:, :: 10:9 قبل از ظهر ::  نويسنده : مهرداد       




( آهنگساز حمید عسكری ، شعر : حمید عسکری ، علی بحرینی ، نرگس جعفری ، امین بامشاد ، داریوش شهریاری )
( تنظیم : فرشاد فارسی ، مهران خالصی ، حمید عسکری ، امید حجت )

آلبوم جدید و فوق العاده زیبای حمید عسكری به نام کما 3



ادامه مطلب ...


شنبه 28 اسفند 1389برچسب:, :: 9:28 قبل از ظهر ::  نويسنده : مهرداد       



نام تراک ها : دست اونو نگیر - حرف نزن - حیا کن - نشون به این نشونی - زبونم لال ]

پنج آهنگ جدید و فوق العاده زیبای علی عبدالمالکی



ادامه مطلب ...


یک شنبه 8 اسفند 1389برچسب:, :: 7:18 بعد از ظهر ::  نويسنده : مهرداد       


                                                    براي دانلودبه ادامه مطلب مراجعه كنيد.درصورتي كه لينك مستقيم بامشكلي مواجه بودبالينك كمكي دانلودكنيد...



ادامه مطلب ...


دو شنبه 2 اسفند 1389برچسب:, :: 4:10 بعد از ظهر ::  نويسنده : مهرداد       

                                                     دانلوددرادامه مطلب



ادامه مطلب ...


پنج شنبه 28 بهمن 1389برچسب:, :: 2:39 بعد از ظهر ::  نويسنده : مهرداد       

ویدئو کلیپ کامیار و حسین تهی به نام از دست تو                                                           براي دانلودبه ادامه مطلب مراجعه فرماييد.البته يه كم حجمش زيادولي كيفيتش20پيشنهادمي كنم حتمادانلودكنيد.



ادامه مطلب ...


شنبه 23 بهمن 1389برچسب:, :: 8:28 قبل از ظهر ::  نويسنده : مهرداد       

لينك مستقيم Downloadحجم فایل29.9mb



جمعه 22 بهمن 1389برچسب:, :: 1:47 بعد از ظهر ::  نويسنده : مهرداد       
چهار شنبه 20 بهمن 1389برچسب:, :: 5:55 بعد از ظهر ::  نويسنده : مهرداد       

                 آهنگ جدید محمد بیباک به نام غریبه                                     براي دانلودبه ادامه مطلب مراجعه كنيد



ادامه مطلب ...


سه شنبه 19 بهمن 1389برچسب:, :: 4:19 بعد از ظهر ::  نويسنده : مهرداد       

آهنگ جدید و زیبای رضایا به نام عادت                                                   Download   



یک شنبه 17 بهمن 1389برچسب:, :: 9:22 بعد از ظهر ::  نويسنده : مهرداد       
مردی با اسب و سگش در جاده‌ای راه می‌رفتند. هنگام عبوراز كنار درخت عظیمی، صاعقه‌ای فرود آمد و آنها را كشت. اما مرد نفهمید كه دیگر این دنیا را ترك كرده است و همچنان با دو جانورش پیش رفت. گاهی مدت‌ها طول می‌كشد تامرده‌ها به شرایط جدید خودشان پی ببرند…!پیاده ‌روی درازی بود، تپه بلندی بود، آفتاب تندی بود، عرق می‌‌ریختند و به شدت تشنه بودند. در یك پیچ جاده دروازه تمام مرمری عظیمی دیدند كه به میدانی باسنگفرش طلا باز می‌شد و در وسط آن چشمه‌ای بود كه آب زلالی از آن جاری بود. رهگذررو به مرد دروازه ‌بان كرد و گفت: "روز بخیر، اینجا كجاست كه اینقدر قشنگ است؟" دروازه‌بان : "روز به خیر، اینجا بهشت است." -"چه خوب كه به بهشت رسیدیم، خیلی تشنه‌ایم."
دروازه ‌بان به چشمه اشاره كرد و گفت: "می‌توانید وارد شوید و هر چقدر دلتان می‌خواهد بنوشید."
- اسب و سگم هم تشنه‌اند.
نگهبان:" واقعأ متأسفم . ورود حیوانات به بهشت ممنوع است."
مرد خیلی ناامید شد، چون خیلی تشنه بود، اما حاضر نبود تنهایی آب بنوشد. ازنگهبان تشكر كرد و به راهش ادامه داد. پس از اینكه مدت درازی از تپه بالا رفتند،به مزرعه‌ای رسیدند. راه ورود به این مزرعه، دروازه‌ای قدیمی بود كه به یك جاده خاكی با درختانی در دو طرفش باز می‌شد. مردی در زیر سایه درخت‌ها دراز كشیده بود وصورتش را با كلاهی پوشانده بود، احتمالأ خوابیده بود.
مسافر گفت: "روز بخیر!"مرد با سرش جواب داد.
- ما خیلی تشنه‌ایم. من، اسبم و سگم.
مرد به جایی اشاره كرد و گفت: میان آن سنگ‌ها چشمه‌ای است. هرقدر كه می‌خواهیدبنوشید.مرد، اسب و سگ به كنار چشمه رفتند و تشنگی‌شان را فرو نشاندند.مسافر از مرد تشكر كرد. مرد گفت: هر وقت كه دوست داشتید، می‌توانید برگردید.مسافر پرسید: فقط می‌خواهم بدانم نام اینجا چیست؟
- بهشت!
- بهشت؟!! اما نگهبان دروازه مرمری هم گفت آنجا بهشت است!
- آنجا بهشت نیست، دوزخ است.
مسافر حیران ماند:"باید جلوی دیگران را بگیرید تا از نام شما استفاده نكنند! این اطلاعات غلط باعث سردرگمی زیادی می‌شود!"
- كاملأ برعكس؛ در حقیقت لطف بزرگی به ما می‌كنند!!! چون تمام آنهایی كه حاضرندبهترین دوستانشان را ترك كنند، همانجا می‌مانند...
____________________________________

 



شنبه 16 بهمن 1389برچسب:, :: 3:26 بعد از ظهر ::  نويسنده : مهرداد       

رز زيباييست پس دوستم دارد

ندارد چون هيچ وقت برايم رز نخريد

پر پرش مي كنم رز را

دوست دارد مرا

دوست ندارد مرا

دوست دارد مرا

ندارد اگر نه رهايم نمي كرد

دارد چون نوبت گلبرگ دوست دارد! است

ندارد اگر نه رهايم نمي كرد

دارد اگر نداشت به سراغم نمي آمد

ندارد چون از ابتدا قصدش رفتن بود

دارد اگر قصد رفتن داشت چرا از ابتدا آمد ؟

ندارد خودت خوب مي داني

دارد چون جوابم را ندادي

ندارد ، آمد كه بسوزاند دلت را !

دارد اگر نداشت چكار به دلم داشت ؟

ندارد ، دل سوزاندن عادتش بود !

دارد چون نوبت گلبرگ دوست دارد ، است

ندارد ، نوبتي هم باشد دوستت ندارد

دارد ، چون دل به دل راه دارد

ندارد ، خودت را گول نزن ، دل هم به دل راه ندارد

دارد . . .

ندارد . . .

دارد . . .

ندارد . . .

چه داشته باشد چه نداشته باشد مهم نيست

به هر حال من دوستش دارم



سه شنبه 12 بهمن 1389برچسب:, :: 4:46 بعد از ظهر ::  نويسنده : مهرداد       
من دوست داشتن را بعد از تو فراموش کردم چه طور احساسی هست
بعد از چشمانت چشمانم دیگر اجازه دیدن کسی را نمیدهد
لبانم طرز چگونه خندیدن را فراموش کرده
چشمانی که دریای تو بودند آنقدر از دوری ات گریستند که خشک شدند
ای کاش میتوانستم دفتر زندگیم را بعد از تو همانند از بین رفتن این احساسم به اتمام برسانم
و برای همیشه ببندم...


صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

 
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان عشق من و آدرس loveman.LoxBlog.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 3
بازدید ماه : 79
بازدید کل : 12063
تعداد مطالب : 54
تعداد نظرات : 87
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


این صفحه را به اشتراک بگذارید

Best Cod Music

انواع کـد های جدید جاوا تغیــیر شکل موس